6. راهکار بحران هویت و شخصیت
بسم الله الرحمن الرحیم
برای بحران روحی و هویت نوجوان چهکار باید کرد؟ والدین نباید خوشحال باشند که فرزندشان مثل دوران کودکی دارد مطیعانه رفتار میکند، نوجوانی که سوال ندارد، دنبال چیستی ها و چرایی ها نیست، در حقیقت از دوران نوجوانی عقب مانده است و نوجوانی دیر رس دارد. و هنوز به لحاظ روحی در دوران کودکی به سر میبرد، اگر چه قد و هیکل او بزرگ شده باشد، لذا والدین باید او را به چیستی ها و چرایی ها در رفتار ها ترغیب کنند. والدین باید از او سوال کنند : چرا نماز میخوانی؟ چرا این لباس؟ چرا این رفتار؟ اصلا میدانی چرا خلق شدی؟ چه برنامه ای برای آیندهات داری؟ چه برنامه ای برای رشد خودت داری؟ میخواهی چه رشته ای را برای تحصیل انتخاب کنی، چرا؟. این ترغیب به چیستی ها و چرایی ها نباید به صورت سرزنش و توبیخ باشد و همچنین نباید جواب این چیستی و چرایی ها را والدین بدهند. والدین فقط باید ایجاد مسئله کنند، نوجوان باید یادبگیرد که یک جستجوگر باشد، نباید در ارزش ها مطیعانه رفتار کند، بلکه همه ارزش ها را باید برای خودش درونی کند، با پاسخ به چیستی و چرایی آن ارزش. والدین خیلی باید مراقب باشند که این آفت ها را در رفتار هایشان نداشته باشند. مثل اینکه جستجوگری هویت نوجوان را بخواهند سرکوب کنند، تا سوالی ایجاد شد، سریع سرکوباش کنند. نسبت به نوجوانی که بی دغدغه است، و نسبت به ارزش ها و پیرامون و خود و خلقت هیچ دغدغه ای ندارد و هیچ واکنشی ندارد، والدین نباید بی تفاوت باشند. اگر خودشان میتوانند، کمک کنند. اگر نمیتوانند نوجوان خودشان را با مشاوری همراه کنند تا او را به هویت برسانند، شخصیت نوجوان در این دوران در حال شکل گیری است، باید نوجوان را کمک کرد تا هویت مستقل خودش را شکل بدهد. اگر والدین در این دوران به نوجوانشان کمک نکنند، دیگران با خوراک فاسدی که به او میدهد، هویت باطل و انحرافی را در وجود او ایجاد میکنند. اگر یک هویت ولو به غلط برای نوجوان درونی شد، دیگر گرفتن آن هویت و جایگزین کردن هویتی جدید، بسیار زمان بر و بعضی اوقات غیر ممکن است.
یکی از آسیب های دیگری که والدین در برخورد با نوجوان دارند، برنامه ریزی و ربات پروری نوجوان است، والدین باید بدانند که نوجوانشان ربات نیست لذا حق ندارید برای نوجوان برنامه ریزی کنید، او ذاتا یک جستجوگر است، این جستجوگر را کمک کنید تا به بهترین برنامه مطلوب، خودش برسد. اگر خودش رسید، آن برنامه جزء وجودش میشود و هیچکس با هیچ جذابیتی نمیتواند این را از او بگیرد. یکی از آفت های دیگر، القای خوب و بد به نوجوان است، والدین نباید دائما به نوجوان بگویند این خوب است و این بد است، بلکه فرهنگ جستجوگری را همراه با هدایت به نوجوان القا کنند. خود نوجوان دنبال این باشد که چی خوب است و چی بد است. پدر و مادر نباید جواب بدهند بلکه باید هدایتگری کنند تا نوجوان خودش درست به خوبی ها و بدی ها برسد، مسئله بسیار مهمی که در این دوران وجود دارد این است که نوجوان یک جستجوگر است، یک جستجوگر تا پیدا کردن هویت و رفتار های متناسب با خودش زمان نیاز دارد. لذا ممکن است تا وقتی که نفهمیده است چرا باید این رفتار را انجام بدهد، آن رفتار را ترک کند. ممکن است نوجوان تا الان نماز میخوانده است، به ارزش ها میپرداخته است، ولی الان برای او مسئله شده است که چرا باید این کار را انجام بدهم؟ و تا زمانی که برای این سوالات جوابی پیدا نکرده است، ممکن است آن رفتار ها را ترک کند. نوجوان درحال جستجوگری است، این جستجوگری زمان میبرد تا انتهای پیدا کردن هویت نوجوان در کنارش باشیم. احساس نکنیم چون از اعمال عبادی اش دست کشیده است، تباه شده است. او تباه نشده است، بلکه دارد خودش را پیدا میکند، اگر پدر و مادر به جای تقابل و سرزنش و سرکوب کردن، همراه نوجوان باشند، این دوران مقطعی ترک ارزش ها، به سرعت تمام میشود و نوجوان این دفعه ارزش ها را برای خودش درونی کرده است و همیشه این ارزش ها درون وجود او حتمی میشود. نوجوان اگر پدر و مادرش را در این دوران کنار خودش نبیند و با آنها مقابله کند ولو اینکه بداند آنها دارند درست میگویند، ولی دیگر از آنها حرف شنوی نخواهد داشت. لذا در این دوران بسیار سخت و بحرانی کنار نوجوانمان باشیم، بهترین هادی نوجوانمان باشیم. این را بدانیم در مقام جستجو، انحراف وجود ندارد، مگر اینکه کمک و هدایت کافی نباشد و نوجوان ضد ارزشی را، ارزش تلقی کند. باید نوجوان یک جستجوگر و مطالبهگر تربیت بشود. لذا والدین یا باید خودشان مطالبات نوجوان را پاسخ بدهند یا او را با یک فرد متخصص متعهد آشنا کنند وگرنه خودش ممکن است فرد نااهلی را متخصص متعهد تلقی کند.
دیدگاهتان را بنویسید