3- انسان کیست؟ و چه ابعادی دارد؟
کیستی انسان ابعادی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
نگاهی از درون انسان، به انسان داشته باشیم. انسان یک موجودی است که ابعاد محتلفی دارد؛ از فطرت تا بُعد جسم مادی، خداوند این ابعاد او را به هم وصل کرده برای این که این ابعاد خوب باهم کار کنند اصطلاحا این ابعاد را خداوند «سَوّی» کرده است. آیا این ابعاد قابل اثبات هستند؟ بله از دو سه طریق قابل اثبات هستند: یکی از طریق آیات قرآن، دوم از طریق احادیث، سوم از طریق نوع بروزات این ابعاد، که این قسمت آخر را یک مقدار واردش شویم.
از پایین به بالا نگاه کنیم، انسان بُعد مادی دارد، که قابل شک نیست و همه شاهد آن هستیم. انسان بُعد دخانی دارد یا خیر؟ میگوییم همین که انسان وسوسه را درک میکند، یعنی بُعد دخانی دارد. شما نشستید میگویید یک فکری در سَرم آمد و چند دقیقه این فکر دارد جلو میرود. شما خواستید که این فکر را کنید؟ میگویید خیر من نمی خواستم، اصلا خوشم نمیآمد. اما برای من ایجاد شد و داشت جلو میرفت. و این فکری که در سر شما آمد، شکل دارد، به شکل تصاویر دنیایی است، وقتی شما نمیخواستید ایجاد کنید پس چه کسی ایجاد کرده است؟ پس یک موجود دیگری که دیده نمیشود در اطراف شما، در شما دارد این فکر را ایجاد میکند. این یعنی این که شما آن بُعد را دارید، که آن موجود که نامرئی هست، در این بعد نامرئی شما دارد این شکل را ایجاد میکند. و بسیاری از تاثیرات روانی که افراد میگیرند این ها اثر موجودات دخانی است و به حسب این هست که شما بعد دخانی دارید. ابعاد مختلف دخانی دارید که آن ها میتوانند اثر بگذارند. این ها را بخواهیم دقیق تر و به تفکیک وارد بشویم این هم میسر است، ما الان به بعضی هایش اشاره بکنیم.
بُعد دخانی انسان
این که یک نفر میآید پیش شما روان او به هم ریخته است، این یعنی او بُعد دخانی دارد اما بعد دخانی اش طوری است که جنّیان روی آن اثر گذاشتند؛ یعنی شیاطین دیگر؟ میگوییم نه شیاطین درست است دخانی هستند اما آنقدر لطیف هستند که فقط در فکر انسان میتوانند اثر بگذارند، در انسان وسوسه ایجاد کنند و تصویر جلوی چشم انسان ایجاد کنند، نمیتوانند فرد را روانی کنند. اگر شخصی میآید میگوید من روانم به هم ریخته است این یعنی بُعدی دارد، که جنّیان معمولی میتوانند روی آن اثر بگذارند.
فرد دیگری میآید میگوید که من روان سالمی دارم اما افکار زیادی در سَرَم میآید، اعتنا هم نمیکنم منتها مزاحمت دارد، فکر های بیخود، این یعنی اینکه بُعدی در دخان دارد که شیاطین میتوانند در آن بُعد برایش تصویر ایجاد کنند. یعنی به حسب این طور مطالعات شما میتوانید یک به یک این ها را بررسی کنید.
بعد روحی انسان
این که شما میخوابید، در خواب میبینید که این طرف و آن طرف رفتید و ماجرایی دارید، به گذشته ها میروید، این یعنی که شما فراتر از بعد دخان یک بعد دیگری دارید، که با آن در خواب دارید سیر میکنید.
این که شما می توانید حلّاجی بکنید و توان تعقل توی موضوعات مختلف را دارید این یعنی شما یک بعدی فراتر از جسم برزخی دارید، به نام روح که با آن دارید تفکر و تعقل میکنید، میسنجید. موجوداتی که توان تعقل دارد، یعنی روح دارند، حیوان توان تعقل ندارد، یعنی این روح انسانی را ندارد.
بُعد ملکوتی انسان
این که ایّام اربعین میشد شما دلتان به سمت کربلا پَر میکشید و آن جا میرفتید و میدیدید که فقط شما اینطور نیستید، چند میلیون انسانی که آمده اند، اینها دگرگون شدند و روحشان پَر میکشد این یعنی انسان گیرندگی ملکوت را دارد و نور ملکوتی که در آن ایام با محوریت کربلا به اطراف ساطع میشد، انسان میتواند آن نور را متوجه بشود. کثیری از انسان ها آن نور را متوجه میشدند و از بین آن ها چند میلیونشان به کربلا میآمدند و رفتار هایشان متفاوت بود. بله به حسب تجربه و بروزات میشود ابعاد انسان را مطالعه کرد.
در بین ابعاد انسان، میشود حتی طوری مطالعه کرد که مشخصات ابعاد را دقیق پیدا کرد و بگوییم که در این ماجرا چیزی که دارد اثر میگذارد با ماجرای دیگر تفاوت دارد، پس انسان در این دو ماجرا دو بُعد دارد. به حسب یک بعد ماجرای اول دارد روی او اثر می کند، به حسب بُعد دیگر او، ماجرای دوم. و مشخصات آن بُعد از انسان را میشود در خلال مطالعه چند ماجرا دقیق به دست آورد. مثلا میگویم در بُعد وسوسه که موجوداتی هستند که در انسان وسوسه ایجاد میکنند، خب این وسوسه چطور است، به چه صورتی است؟ با مطالعه وسوسه شما میتوانید آن بُعدی که انسان دارد و وسوسه پذیر هست و تفاوتش را با ابعاد دیگر هم متوجه بشوید.
فکرهای ناخواسته، اثر موجودات دخانی در هاله فکر
مثلا فردی میگوید یک فکری در سَر من دارد میچرخد، ببخشید کجای سر؟ میگوید جلوی سرم، به سمت بالا، حیطه ای که شما در خلال وسوسه ها نشان میدهید معمولا پیش روی شماست، تا چه شعاعی؟ هیچوقت نمیگویید یک فکری در سر من هست اما در صد متری است. پس آن بعدی که در آن وسوسه انجام میگیرد تا صد متری ادامه ندارد، شما هیچوقت نمیگویید دارد یک وسوسه پشت سر من میشود. حیطه وسوسه پشت سر نیست. آن بعدی که شما دارید یک شکل و شمایلی دارد، یک ابعادی دارد، تا صد متری امتداد ندارد. این ها را وقتی شما مطالعه کنید، یک لیستی مینویسید، این بُعدی که دارد وسوسه میشود چه طور است؟ خیلی راحت درونش فکر ایجاد میشود، خب با آن مبارزه کن، میگوید چطور؟ اراده کن که این موضوع نباشد، شخص میگوید نمیتوانم، چرا میتوانی اراده کن. وقتی اراده میکند آن وسوسه را متوقف میکند یا عوض میکند. پس اینقدر آن بُعدی که شما دارید لطیف است که به صرف اراده کردن شما میتوانید داخلش اثر بگذارید و موجود دیگری که نزدیک شما ایستاده هم با اراده در این بُعد شما فکر ایجاد میکند، وسوسه ایجاد میکند، در همان لایه فکر وسوسه ایجاد میشود، در لایه فکر انسان تصویری فکر میکند، ریاضی فکر نمیکند. این را میشود مطالعه کرد، خصوصیات زیادی شما میتوانید به دست بیاورید از مطالعه وسوسه و یک متن مفصل میتوانید بنویسید، توضیحاتش، و مصادیق آن در ماجرا های مختلف، این کار سختی نیست و این هم نیست که کسی بگوید من تا حالا وسوسه نشدم، لذا نمیدانم وسوسه یعنی چی؟ همهمان با وسوسه آشنا هستیم.
کنترل و اصلاح افکار مزاحم با اراده
باید انسان تریبت شود، پرورش داده بشود که با اراده بتواند وسوسه ها را متوقف کند، سپس با اراده بتواند اصلا مانع ایجاد وسوسه ها بشود و بعد با اراده بتواند مانع نزدیک شدن وسوسه کنندگان بشود. انسان فکرش را پاک و تمیز نگه دارد. ده دقیقه ما نماز میخواهیم بخوانیم توی این ده دقیقه افکار بسیار زیادی در ذهن انسان میریزند، جایی که شما در نماز میایستید گفته میشود محراب؛ محراب یعنی محل حَرب. حرب با چه؟ با این موجوداتی که میآیند وسوسه میکنند، مدام دارند در شما فکر ایجاد میکنند. شما باید بتوانید در خلال نمازتان پاکسازی کنید، نه وسوسه ای باشد و نه شیطانی اطراف شما باشد، شما راحت نمازتان را بخوانید. دقیقا به جملات نماز بپردازید و همراه با گفتن جملات نماز، شما حرکت کنید و جلو بیاید. چرا وسوسه؟ و این حالت را انسان از نماز هم فراتر بکشد، در طی شبانه روز چرا وسوسه؟ چرا شیطانی نزدیک انسان بخواهد بشود؟ بله این ها قابل مطالعه است و به همین صورت ابعاد دیگر انسان.
شما میگویید یک بُعد دیگر هست، حالا اسمش را هرچی میخواهید بگذارید؛ مشخصاتش این است، این از روان انسان بسیار لطیفتر است چون به صرف اراده شما میتوانید وسوسه را کم و زیاد و یا متوقف کنید. اما روان انسان چیزی نیست که به صرف اراده آدم ها بتوانند اثر بگذارند، مگر این که دیگر اراده خیلی قوی بشود. پس روان انسان خشنتر از آن بُعد انسان است که انسان با آن فکر میکند. این طور شما میتوانید دسته بندی کنید، انسان این چند بعد را دارد و این بعد از دیگری لطیفتر است. حتی شکل ابعاد را شخص میتواند به دست بیاورد.
در بحث افکار، شخص میگوید یکسری افکار در سر من هست، یکسری افکار بیرون سر من هست، همه این ها را شما میتوانید مطالعه کنید. آیا جنس این ها یکی است؟ میبینیم بله جنسشان یکی است. وقتی شما به او میگویید که خب با اراده متوقف کن، اول میگوید نمیتوانم چون تا الان استفاده نگرفته است. یک مقدار که سعی میکند، میتواند. بعد میبینید جنس افکار داخل سر و بیرون سر، یکی است. پس این بعد انسان از درون بدن شروع میشود تا یک شعاعی اطراف انسان، این را مطالعه کردیم، به این نتیجه رسیدیم که تا سه متری انسان هست. یک هاله ای هست دور انسان، به شعاع سه متر، یک کُره ای از هر طرف به شعاع سه متر، مرکز آن هم از درون انسان است. یعنی فکر را میشود از درون انسان شروع کرد تا شعاع سه متری منتها چون شما با چشم دارید میبینید، در محدوده دید شما درست میکنند. اگر همین فکر را در محدوده ای درست کنند که دید شما کار نمیکند، شما متوجه نمیشوید زحمت آن ها هدر میرود. به همین راحتی میشود مطالعه کرد.
شیاطین چیز هایی که در هاله فکر شما ایجاد میکنند، شما با چشم دخانی میبینید، چشم مادی فقط صحنه مادی را میبیند. این که شما میفرمایید که یک فکری دارم میبینم، یک ماجرایی هست. خب کجاست؟ نشان بدهید. میفرمایید توی سر من هست یا نه اینجا پیش روی من است. شما وقتی هاله فکر را مطالعه کنید، همه افکار شما داخل سر نیست، بعضی هایش پیرامون است.
نماز عرصه تمرین مقابله با افکار مزاحم
وقتی که فرد میگوید فکر من متمرکز نیست، چند موجود دخانی اطراف هستند، آن هایی که میتوانند با اراده در این بُعد شما فکر ایجاد کنند، مدام دارند از چپ و راست فکر ایجاد میکنند، شما میخواهید به درس بپردازید، یک بچه میخواهد به درس بپردازد این موجودات نمی گذارند. شب امتحان هم هست، فکر متمرکز نمیشود. پدر و مادر هم از قبل با این فرد کار نکردند که با اراده فکرت را منظم کن، چیز هایی که خودت نمیخواهی پس بزن، چیزی که میخواهی را انجام بده. نماز عرصه خیلی خوبی است برای تقویت اراده، خیلی عرصه خوبی است! هم عبادت خداست، هم اراده تقویت میشود. تا این که من میشناسم افرادی را که میگویند ما یک جمله نماز را حرام نمیکنیم. جمله به جمله را کاملا آن معنویتی که میخواستیم، آن را سعی میکنیم که داشته باشیم، لذت ببریم از آن جمله و بعد به جمله بعد برویم. وقتی میگوییم «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» هیچ فکر دیگری در سر ما نباشد، فقط «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» و تا حدی که انسان وارد « الْحَمْدُ لِلَّهِ» بشود، لذت ببرد، کیف کند از مفهوم « الْحَمْدُ لِلَّهِ» انگار اصلا کسی اطراف نیست. این که لذتش را بردید بعد بروید سراغ «الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» دانه دانه آدم جلو برود. ببینید ما ها استفاده نمیگیریم. تمام انسان ها آن حد ابتدایی که میتوانند استفاده بگیرند، بسیار حد بزرگی است، نیاز به اجازه خاصه نیست.
این ها که عرض شد یک مثال است، نمیخواستیم به صورت وسیع وارد تک تک ابعاد انسان بشویم، فقط خواستیم بگوییم که انسان ابعاد مختلف دارد، برای اثبات این ابعاد اصلا نیازی به قرآن نیست، چون همه دارند. و دارند استفاده میکنند، شما به صورت تجربی میتوانید این ابعاد را یک به یک جنس و طول و عرض و ارتفاع و شکل و قابلیت و بیماری ها و نحوه درمان و نحوه اثرگذاری توی آن بُعد، نحوه به کار گیری آن بُعد، قابلیت ها و چه و چه.. را بسنجید و خیلی چیز ها را شما میتوانید مطالعه کنید.
در برزخ هم همینطور، جسم برزخی را میشود تقویت کرد و اول آدم بتواند اثبات کند چنین چیزی وجود دارد و بعد آن را تقویت بکند. روح انسان هم همینطور. روح، با جسم برزخی تفاوت دارد، تفاوتش چیست؟ شما وقتی میگویید که ستاره ای در شرق آسمان، بلافاصله آنجا هستید. لحظه بعد میگویید ستاره ای در غرب آسمان، انگار آنجا هستید. چهقدر طول کشید؟ میگویید اصلا زمان نمیبرد. در حالی که مثلا همین مجموعه خوشه پروین که بالای سر انسان است، 450 سال نوری با زمین فاصله دارد، چهطور شما میگویید شرقی ترین ستاره آسمان و غربی ترین ستاره آسمان، میگویید اصلا زمان ندارد، تا خواستم آن جا بودم، این یکی را تا خواستم آن جا بودم. این چه بُعدی است که شما دارید و به سرعت جابجا میشوید؟ خب این بعد وقتی میگویید شرقی ترین ستاره آسمان، آن جا هستید؟ میگویید بله آن جا هستم. این ستاره شما را میسوزاند؟ نه نمیسوزاند. چه شکلی است؟ میفرمایید شکل آن را نمیتوانم بگویم. احساس حضور پیدا میکنید اما آنقدر تفاوت جنسیت زیادی با اشیاء مادی دارد که حتی شما شکل اشیاء را با آن بُعد نمیتوانید ببینید. عجب! پس شما یک بعدی دارید که در کسری از زمان..
انواع اراده انسان
همین اراده انسان، اراده انواع دارد: اراده دخانی داریم، که شما میتوانید در صحنه های دخانی لمس کنید. وقتی در صحنه های دخانی وقتی شما اراده میکنید چهطور اثر بکند. اراده برزخی هست، توی برزخ شما اراده میکنید صلوات میفرستید، صلواتی که میفرستید چه میشود؟ چه اتفاقی میافتد؟ اراده روحی هست. وقتی که دقت میکنیم میبینیم که اصل اراده توی روح انسان است. یکسری چیز ها اینطوری است، اصلشان توی روح انسان است چون روح به جسم برزخی وصل است و با جسم برزخی به ابعاد دخانی انسان وصل است، لذا شما اراده را شما میتوانید توی برزخ و دخان جریان بدهید. کسی اراده را بیشتر کار میکند، میتواند فراتر از برزخ و دخان خودش هم کار بکند، در برزخ پیرامون، در برزخ دیگران، در دخان دیگران، حتی در جسم مادی دیگران. یعنی با اراده روحی شما میتوانید یک بیماری را در خودتان یا در دیگران برطرف کنید.
بله، اینها همه اش قابل مطالعه است لذا ما نمیگوییم انسانِ قرآنی، میگوییم انسانِ ابعادی. یعنی حتی قبل از اینکه قرآنی نازل بشود، قبل از اینکه کتاب آسمانی نازل بشود خدا انسان را این گونه خلق کرده و انسان میتواند ابعادش را مطالعه بکند، ابعاد مختلف خودش را میتواند مطالعه کند، خصوصیاتش را به دست بیاورد. و وقتی شما مطالعه بکنید میبینید که انسان توی جاهای مختلف زمین یکسان است. به آن متن که برسید، میبینید برای زرد پوست ها همین است، برای آفریقایی ها همین است، برای سرخپوست ها هم همین است فرقی نمیکند. این جالب است، کلا انسان اینطور است، فارغ از رنگ پوست میبینید که اینطور است.
نماز عرصه ای هست که شیاطین بیشتر انسان را اذیت میکنند تا انسان موفق به عبادت خدا نشود. در آن شرایط وقتی شما تمرین کنید و روزی پنج بار هم دارید این تمرین را انجام میدهید، هر دفعه هم در چند دقیقه این کار را میکنید، اراده تقویت میشود. و آن تقویت اراده و استفاده بهجا گرفتن از اراده را شما توی خیلی موضوعات دیگر زندگی میتوانید استفاده کنید. روزه گرفتن هم بله اینکه شخص روزه میگیرد، گرسنه میشود و با اراده جلوی غذا خوردن خودش را میگیرد. با اراده میگوید من هر حرفی را نزنم، هر رفتاری را انجام ندهم، غیبت نکنم، تهمت نزنم، فحش ندهم، رفتار های خوب و شایسته انجام بدهم، بله این هم تقویت اراده است. البته نه اینکه نماز و روزه بخاطر این است ها! این یکی از اثرات جزئی نماز و روزه است.
در مقابل افکاری که برایمان ایجاد میکنند، اصلا مقاومت نمیکنیم، چرا مقاومت نمیکنیم؟ چون قائل نیستیم این ها را شیطان ایجاد میکند، میگوییم یک فکری آمد. ببینید این فرهنگ ما شده است که یک فکری در سر من آمد، وقتی شما میگویید یک فکری در سر من آمد، انگیزه ندارید که مقاومت کنید. اما اگر بگویید که یک موجود پلیدی، یک موجود کثیفی این فکر را ایجاد کرد، غیرت نشان میدهید، میخواهید جلوی او بایستید، به چه حقی این کار را دارد انجام میدهد!
- لینک دانلود به صورت پارت های جداگانه در فایل های ZIP ارائه شده است.
- در صورتی که به هر دلیل موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید به ما اطلاع دهید.
برای مشاهده لینک دانلود لطفا وارد حساب کاربری خود شوید!
ورود / عضویتپسورد فایل : پسورد ندارد گزارش خرابی لینک
دیدگاهتان را بنویسید