2- انسان چیست و چه حیطه هایی دارد؟
انسان چیست؟ و چه حیطه هایی دارد؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
انسان چیست یک نوع جواب دارد، انسان کیست یک نوع جواب دیگر دارد. وقتی میگوییم انسان چیست یعنی شرایطی را باید توصیف کنیم، جایگاه انسان در این موقعیت چیست؟ وقتی میگوییم انسان کیست؟ یعنی این موجود چه قابلیت هایی درون خودش دارد؟ و بیشتر یک نگاه از درون به بیرون است. خداوند عالم را که آفریده است، آن را در لایه های مختلف آفریده است؛ یعنی در عالم، عوالم وجود دارد. نظامی را در کل عالم برقرار کرده و در کل عالم جریان حرکت ایجاد کرده است، این جریان حرکت در یک واژه کلی تسبیح نامیده میشود که به حسب نوع حرکت بخش های مختلف این تسبیح، واژه های مختلفی به آن اطلاق میشود. در بین عوالم خداوند تعامل ایجاد کرده، از پایین ترین بُعد یعنی عالم مادی شروع کنیم..
محدوده تسبیح جمادات و حیوانات
سنگ ها و اشیاء مادی و کلا جمادات اینها معمولا بُعد غیرمادی ندارند، بعضی هایشان مقدار ضعیفی بُعد دخانی دارند، یعنی هالهی دخانی دارند که زیاد بر ایشان اثر نمی گذارد. حرکت اینها یک حرکت بسیار آهستهای است مثل فرسایش خاک، جریان آب، باد ها و این قبیل موضوعات. یک پله بالاتر موجودات زنده از جنس حیوانات، حیوانات جسم دخانی دارند که با توجه به جسم دخانیشان، حس دارند، حرکت دارند، جسم دخانی طبق احادیث روح شمرده میشود. طبق احادیث انسان مومن 5 روح دارد که در پایینترین روح، انسان با حیوانات مشترک است؛ یعنی جسم دخانی دارند. که این چیست و چه کاربردی دارد را إنشاءالله بعدا بحث خواهیم کرد.
محدوده تسبیح اجنّه
یک پله بالاتر از حیوانات، جنّیان هستند. جنّ بُعد مادی ندارد، ابعاد دخانی دارد، علاوه بر ابعاد دخانی روح هم دارد. یعنی این وسط بُعد برزخی ندارد، لذا جنّ بخاطر این که جسم ندارد، در طبیعت خیلی راحت و یسیر تردد میکند، سریع تردد میکند، شکل عوض میکند. بخاطر جسم دخانی و هاله های دخانی که دارد، و بخاطر نزدیکی این ابعاد به برزخ، میتواند برزخ را ببیند. بعضی چیز ها را با چشم دخانی، بعضی چیزها را با حس توسط هاله هایش، بعضی چیز ها را با چشم روح میتواند متوجه بشود. لذا محدوده حرکتاش و قابلیت هایش در همین حد است. جنّیان الان وارد آسمانها نمی توانند بشوند، قبلا که دوران احسن تقویم بود، میتوانستند وارد بشوند اما الان محدودیتشان زیاد است و عمدتا از محدوده منظومه شمسی فراتر نمیتوانند بروند. چند بار محدودیت برای آنها واقع شده است.
محدوده تسبیح ملائکه
فراتر از جنّیان، ملائکه هستند. اوج جنسیت ملائک، روحی است و بُعد برزخی هم دارند. اینکه میگوییم اصل جنسیت آنها روحی است، چون در قرآن داریم که روح الامین بر قلب رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم) قرآن را نازل کرد. وقتی گفته میشود بر قلب نازل کرد، جنسیت قلب فراتر از آسمانها است و از جنس روح است، از جنس عالم ارواح است. وقتی که یک مَلَک بتواند در عالم ارواح بر قلب رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم) کاری را انجام بدهد یعنی آن بُعد را دارد. و این که ملائک در آسمانها حضور جدی دارند و در آنجا کار انجام میدهند این یعنی بعد برزخی دارند و در یک نگاه کلی تر ملائک در کرسی و عالم برزخ حضور دارند. که عالم ارواح هم بخشی از کرسی هست. چرا میگوییم در کرسی و بحث را فراتر از عالم ارواح بردیم؟ به این خاطر که فراتر از عالم ارواح، لوح و قلم است. جبرئیل و اسرافیل(علیهم السّلام) آنجا هم نقش دارند و کار انجام میدهند. حیطه تسبیح و عمل آن ها در همین محدوده کرسی است و فراتر از کرسی کاری نمیتوانند انجام دهند.
حیطه تسبیح انسان
یک پله بالاتر انسان هست، انسان موجودی است که اصل او فطرت اوست. و ابعاد دیگری که دارد بخاطر استفاده بهینه از فطرت است؛ یعنی در عالمی که خداوند ایجاد کرده و در این عالم، عوالم مختلف را قرار داده است، جریان در عوالم را و تعامل بین عوالم را قرار داده است، موجودی را ایجاد کرده است که بتواند در این مجموعه عوالم حضور داشته باشد، درک بکند، بتواند دخل و تصرف کند و از این ها فراتر این که بتواند مدیریت بکند. انسان برای حضورش باید این ابعاد را داشته باشد، به ازای هر بُعدی که دارد میتواند در آن عالم حضور پیدا کند. به ازای بعدی که از جنس هر عالم دارد، می تواند در آن عالم حضور پیدا کند. به حسب نور فطرت انسان تا ملکوت راه دارد و نور فطرت به حسب این که انواع مفاهیم نظام خداوندی، نازله اش در ملکوت به صورت نور است، و عصاره اش به صورت نور فطرت است؛ لذا انسان به حسب نور فطرت میتواند مفاهیم عوالم بالاتر را درک بکند. با نور فطرت که از جنس ملکوت هست، انسان درک مفاهیم بالاتر را دارد اما حضور در عوالم بالاتر را نمیتواند داشته باشد. مگر قلیلی از انسان ها که خداوند آن ها را رشد میدهد و ابعادی از جنس بالاتر هم برای آن ها قرار میدهد.
از جنبه نشئات هم انسان، نشئه دنیا، نشئه ظهور، بین الصورین، قیامت را راحت میتواند حضور داشته باشد و تعامل بکند و مدیریت بکند. پس اگر میخواهیم انسان را بشناسیم، انسان را باید توی عوالم بشناسیم در محدوده عوالم. و حضور جدی که انسان میتواند در این تعداد از عوالم و نشئات داشته باشد. انسان را نباید به اجتماع انسانی، یا به دَرک انسانی محدود کنیم. این که بگوییم انسان یک موجود اجتماعی است، این تعریف ضعیفی است. این که بگوییم انسان حیوان ناطق است یعنی ما انسان را تنزل داده ایم به حیوان، فقط یک وجه تمایز داریم برای او ایجاد میکنیم آن هم به حسب نُطق، چون نُطق دارد پس این موجود برتر است. خب هُدهُد زمان حضرت سلیمان هم نطق دارد و هوش برتری دارد پس یعنی هدهد انسان شد!؟ اشیاء در قیامت، دست و پای انسان به نطق در می آیند و صحبت میکنند، یعنی آن ها انسان شدند!؟ این ها تعاریف ضعیف و محدودی است که دیگران مطرح میکنند و با انسان ابعادی زیاد همخوانی ندارد و بسیار تعریف نازلی است. این که انسان را بگوییم کسی که میتواند مدیریت کند، کسی که میتواند جامعه را اداره بکند و چنین و چنان.. در جوامع بزرگترین مدیر و کسی که وسیع ترین مدیریت را در جبهه منفی دارد، شیطان است. این که ما تعریفی کنیم که شیطان هم یک مصداق آن و بلکه برترین مصداق آن باشد این خوب نیست. این که بعضی ها مطرح میکنند که انسان حیوانی است اجتماعی و باید اجتماع را چنان بسازیم که این حیوان مهار بشود، و احساس کند که وسایل مورد نیاز در اختیارش هست تا طغیان نکند؛ خب این تعریف ضعیفی است. این ها با توجه به جنبه حیوانی که در وجود خودشان است، به بقیه انسان ها نگاه میکنند.
انسان ابعادی
تا اینجا ما از حضور انسان در عوالم صحبت کردیم، نه حضور انسان در ابعاد خودش و تعامل بین ابعاد خودش. پس انسان چیست؟ انسان موجودی است که در خلال عوالم قرار داده شده، بخاطر ابعاد فراوانی که هست، بیشترین تاثیر گذاری در عوالم و در بین عوالم را میتواند انجام بدهد و مدیریت بکند. انسان موجودی است در این پهنه بزرگ و این موجود به حسب این که بُعد ملکوتی دارد، با این که از جنبه مادی در یک دوران خاص و زمان خاصی به دنیا آمده است، اما به حسب بُعد ملکوتی او، فرا زمان است؛ یعنی در تمام زمان ها و بالای همه زمان ها میتواند باشد و در هر زمانی که بخواهد، فرود بیاید. از بالای زمان ها میتواند گذشته ها و آینده های دور را ببیند. چون زمان در برزخ مطرح است و بالاتر ها دیگر زمان به سرعت کمرنگ میشود و دیگر کاملا از بین میرود؛ در ملکوت ما زمان نداریم. ابراهیم (علیه السّلام) که بُعد ملکوتی دارند میفرمایند که من شاهد ابتدای خلقت هستم، ابتدای خلقت چه زمانی بوده است؟ خیلی قبل. ایشان میفرمایند که من شاهد ابتدای خلقت هستم.
مثلا شما دارید که یکی جوانی از یاران رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلّم) 1400 سال پیش توی مثلا مدینه نشسته، میگوید من دارم قیامت را میبینم که کدام یکی از یاران شما توی بهشت هستند و کدام ها توی جهنم هستند. و افراد علاوه بر این که میتوانند از بالاتر ببینند، میتوانند حضور داشته باشند و کار هم انجام بدهند پس حیطه ای که انسان داخل آن هست، خیلی بزرگ است! همزمان میتواند خیلی از جا ها باشد، زمان با ثبات مال دنیا است. که دنیا دو عالم درونش دارد، عالم مادی و عالم دخان.
در برزخ زمان هست اما زمان شناور هست، مکان هم هست ولی مکانِ شناور. در دنیا زمان و مکان ثبات دارد. در برزخ زمان و مکان شناور است. مکان به این صورت شناور است، در سرزمین ظهور خیمه هایی هست، وقتی شما وارد خیمه خودتان میشوید، یک باغ بسیار پهناور را شما آنجا دارید، یک بهشت بسیار پهناور. از بیرون یک خیمه دیده میشود، داخل که میشوید، یک بهشت بسیار پهناور! یعنی شما به اندازه کره زمین میتوانید داخل خیمه خودتان بهشت داشته باشید. میتوانید ببینید داخل یک مکان بسیار کوچک، مکان بسیار بزرگی میتواند قرار داشته باشد. به حسب شناور بودن زمان در برزخ، انسان میتواند به گذشته ها برود، به آینده ها برود، تا جایی که راه به رویش باز است.
انسان با بُعد ملکوتی اش می تواند به گذشته برود، میتواند ملکوت گذشته را ببیند. اگر این فرد با توجه به دینیاتی که خدا قرار داده است، بیشتر رشد بکند با بُعد ملکوتی اش میتواند ابعاد پایینی را هم ببیند، بیشتر با توجه به دینیات رشد کند، با همان بُعد ملکوتی یعنی با نور ملکوتی که دارد، میتواند در پایین تر ها اثر بگذارد، در آینده ها هم همینطور. تا اینجا ما چیستی انسان را گفتیم، یعنی نگاهی از بُرون به انسان، نگاهی از درون عوالم به انسان و این انسان میتواند تعامل داشته باشد، این که بخواهد بر بخشی از عوالم حاکم باشد، این راه به روی همه باز نیست این باید با دینیات شخص خودش را تقویت بکند و از یک جا به بعد دینیات، یعنی رفتار هایی که به تبعیت از اهلبیت(علیهم السّلام) باشد و شخص بیاید جلو و اهلبیت(علیهم السّلام) به او اذن بدهند، پس هرکسی نمیتواند، از یکجا به بعد شیعیان میتوانند رشد کنند و آن هم برخی از شیعیان.
- لینک دانلود به صورت پارت های 1 گیگابایتی در فایل های ZIP ارائه شده است.
- در صورتی که به هر دلیل موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید به ما اطلاع دهید.
برای مشاهده لینک دانلود لطفا وارد حساب کاربری خود شوید!
ورود / عضویتپسورد فایل : پسورد ندارد گزارش خرابی لینک
دیدگاهتان را بنویسید